حسناحسنا، تا این لحظه: 12 سال و 3 ماه و 11 روز سن داره
ارشاارشا، تا این لحظه: 7 سال و 9 ماه و 18 روز سن داره

فندق کوچولوهای خونه ی ما

حسنا و ماهان

  حسنا تا این لحظه 1 سال و 11 ماه و 25 روز و 2 ساعت و 20 دقیقه و 45 ثانیه سن دارد. آخرای ماه صفر دایی جان تونست مرخصی بگیره و  ماهان کوچولو رو آوردن پیشمون.تا موقعی که ماهان رو ندیده بودی همش میگفتی ماآن دندون نداله ،هر کس ازت از ماهان میپرسید تو همین جمله رو میگفتی بعد لبهات رو غنچه میکردی و و با انگشت کوچولو بودن ماهان رو نشون میدادی ومیگفتی ماآن لولوئه (کوچولوئه). وای وقتی فهمیدی دارن میان دل تو دلت نبود اینقدر میگفتی دایی ماآن میاره...من بغل کنم... خلاصه اومدن وتو ازنزدیک دیدیش ،الهی دورت بگردم که اینقدر با محبتی دستش رو میگرفتی میگفتی عسیس منی و هی پیشونیش رو بوس میکردی.جالب اینجا بود که بعداز دیدن ماهان دیگه ...
25 دی 1392

یه نمونه از خوابیدن حسنا

حسنا تا این لحظه1 سال و 11 ماه 9 روز و17 ساعت و 25 دقیه و 20 ثانیه سن دارد. عزیز دل مامان موقع خواب که میشه اینقدر ادا اصول سر مامانی در میاری که نگو.یه موقع هایی دیگه مامانی داغ میکنه و عصبانی میشه ولی وقتی خوابت میبره اینقدر از خودم ناراحت میشم که خواب خودم دیگه میپره. حالا یه نمونه از یه شب که حسنا خانم باید بخوابه رو برات مینویسم تا بعدا که خوندی به خودت بخندی ومثل خاله زری که وقتی براش از خوابیدنش میگیم میگه وای یکی میزدید تو گوشم چطور تحملم میکردید بعدا بگی وای مامانی چکار میکردمممممم. مامان:حسنا ساعت 1 نیمه شبه بیا بریم بخوابیم حسنا :نه بیدارم مامان :باشه من رفتم بخوابم حسنا:نهههههههههههههه.(خودت رو لوس میکنی...
9 دی 1392

یلدای 92

حسنا تا این لحظه1 سال و 11 ماه و 7 روز و 20 ساعت و 29 دقیقه و 10 ثانیه سن دارد. عزیزک مامان یلدای امسال هم اومد ورفت وتو همون شب وارد 23 ماهگی شدی. 23 ماهه شدنت مبارک دیگه کم کم داری به 2 سالگی نزدیک میشی عزیزترینم مامانی امسال دایی جان نتونست یلدا پیشمون باشه و جای هر 3 شون خیلی خالی بود. یلدای امسال رو هم مهمون خاله فهیمه بودیم .خدارو شکر خوش گذشت ولی خوب نمیدونم چرا میگن این شب خیلی بلنده ما که وقت کم آوردیم نشد خوب چند تا عکس ازت بگیرم ،البته اونشب شمام یه جورایی بودی بهتره اینجا نگم آخه حیثیتیه ولی چند تا عکس انداختم ازت که کمی تار شده از بس وول میخوری خوب وروجک مامان این حسنا خانم در حال خوردن کیوی ...
7 دی 1392
1